عامل همه بدبختی هامون رو
میتونیم تو آینه پیدا کنیم⁦🤷‍♂️


عامل همه بدبختی هامون رو
میتونیم تو آینه پیدا کنیم⁦🤷‍♂️

 

دشمن جـــان آیــد از آن سوی مرز تقدیــرم
تا بگیرد جـــان سالـــم از جـــوان و پیــــرم
حاصلش بر جیب آن افغــــان له له میکنـــد
دودشم شد مرهمی بر جـــان و این تدبیـــرم
گه به نالان و بگفتا که دگـــر نیست چـــاره
دوست ناباب همره، و خود هم بگــو تقصیرم
میکشند آن کوفت، را با هر نوا و هر مـدل
جــان را گیــرد نفس هنگــام آن شبگیــــرم
دشمن جـــان جوانـان است این تیــر غریب
گفته آن بیگانه میخوردش هدف، آن تیـــرم
ساقیا گیـــرد زدست آن سیخ و یا بافـورش
بیخبر از عالــم و، وصل براین زنجیــــرم
ساقیه دیگر بریزد چای و همــره با شکـــر
نعشه از جان بیخبر، گویـــد منم یک شیرم
لب کند تر بر سخن دنیا را از خود میکنــد
گـو، نه آنــم که دگــر حرف کســی بپذیرم
گـه ندارند، مثقالــی که کنند نعشــه زجـان
میزند چــرت و بگفتــا که زجــا میمیــــرم
گاه از آن چهره ی مخدوش و چه غم میبارد
چشم و ابرو و دهن جرم و، کجاست تصویرم
سالمــا در همه جــا شــاد و چنــان شنگولــن
گفت معتــاد من بدبخت به ایــن پاگیــــرم

👤 حسن عیدزاده

تیم هنری زمیم