تا خانه بجز راه کم و مختصری نیست
اهسته برو صبر کن اینجا خطری نیست
بعد از پر و بالی که زدم دور و برم را
گشتی که ببینی اثر از بال و پری نیست؟
رفتیم به خانه نکند گریه کنی خب!
قربان تو که خوب تر از تو پسری نیست
وقتی که رسیدیم تنت باز نلرزد
یک طور نشان می دهی اصلا خبری نیست
حالا به رخم خیره شو تا خوب ببینی
از ضربه ان حادثه دیگر اثری نیست
از روسری و گوش من این منظره پیداست
بر شاخه خونی شده دیگر ثمری نیست

حسین رستمی