فقد هربت الیک…

من به سوی تو گریخته ام...


آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش

اگر کسي سنگي را دوست بدارد، روز قيامت با همان سنگ محشور…


در شهر عشق رسم وفا نیست!

هرچند دشمنم شده‌ای دوست دارمت بر دوستان گلایه روا نیست،…


ماه فروماند از جمال محمد

چشم مرا تا به خواب دید جمالش خواب نمی‌گیرد از خیال……


ندیدم هیچ جا را از بهشت تو گلستان تر

بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان……


زندگی تجربه تلخ فراوان دارد

و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت غصه هم……


دل خوش سیری چند؟!

مرد بقال از من پرسيد: چند من خربزه مي خواهي؟  من از او…


آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند؟

حافظ دوام وصل میسر نمی‌شود شاهان کم التفات به حال گدا…


وقتی همه دیواریم!

ما خویش ندانستیم بیداریمان از خواب گفتند کــه بیدارید؟…


جز تو که را دارم؟

خدایا، پروردگارا، جز تو که را دارم؟ تا بر طرف شدن ناراحتی…