به سر هوای تو دارم از زمین سیرم

دلم شبیه درخت آن چنان پر از مهر است که سایه از سر…


دنیا همه سر به سر خیال است،خیال

هر نوع خیال می‌کنی می‌گذرد


حرمت قد همه باده خوران ، می دارد…

در معطل شدن بوسه به اگور ضریح لذتی هست که در سجده طولانی…


شما ز من متنفر ، من از شما بیزار…

قدم زدم! ریه هایم شد از هوا لبریز قدم زدم! ریه هایم شد از…


این تن خسته ز جان تا به لبش راهی نیست

این تن خسته ز جان تا به لبش راهی نیست/ کز فلک پنجه قهرش…


لذت صبحانه یعنی چای را دم داده باشم

دست هایت مثل نان گرم است در پیوند با……


تو هیچوقت نمیتونی…

قهوه سرد اقای نویسنده روزبه……


مرا هزار امید است و هر هزار تویی

بهارها که ز عمرم گذشت و بی‌تو گذشت چه بود غیر خزان‌ها اگر…