دانش قادر نیست به درونمون راه پیدا کنه

“دانش میتونه نشون بده

که تو دنیای بیرونمون چه خبره

اما

قادر نیست به دنیای درونمون راه پیدا کنه”

زندگی پی 21012

علم خیلی پیشرفت کرده و همچنان داره خیلی سریع به پیشرفتش ادامه میده , ولی

هنوز درمانی واسه تنهایی پیدا نکرده هنوز نمیتونه یه دل شکسته رو مث روز اولش کنه

هیچ دانشی هنوز نتونسته عشق رو کامل توضیح بده و تشریح کنه,یا دلتنگی…

هنوز هیچ دانشمندی نیفهمه چه واکنشی رخ میده که یه ادم تصمیم میگیره به این فکر نکنه

که چه ضعفها و کمبودهایی داره…به این فکر نکنه ک نمیتونه حرکت کنه, نمیتونه راه بره یا بدون کمک بشینه…

فقط به این فکر کنه که “میخواد”

که تصمیم گرفته چیزی که توی ذهنشه عملی کنه…و ازون لحظه به بعد هیچی دیگه نمیتونه جلوشو بگیره…فقط حرکت میکنه تا برسه ب جایی ک میخواسته…

از طرفی هنوز هیچ دانشمندی اینم نفهمیده چرا جوونی که چهار ستون بدنش سالمه میشینه یه گوشه میگه نه نمیشه , من نیتونم, من حتی اگه بخوام بازم نمیشه

دولت باید واسم فلان کنه , مردم باید بهمان کنن , پدر و مادرم باید پولدار باشن , زمین باید مسطح شه , خورشید باید بیاد دور زمین بگرده وگرنه نوموخوام…

درون آدما خیلی پیچیده تر و خیلی خاص تر ازینه که علم و دانش محدود آدما بخواد چیزی ازش بفهمه

خدا از روح خودش توی کالبد آدم دمید , الان هر کدوم از ما واسه خودمون و توی دنیای خودمون, خداییم

قادر مطلقیم , پروردگاریم… دانش هیچ جوره نمیتونه خدا رو بفهمه و بشناسه

دانش قادر نیست خدا رو بشناسه

دانش قادر نیست خدا رو درک کنه

دانش قادر نیست از کار خدا سر در بیاره

دانش فقط قادره بعد ازینکه خدا کاری رو انجام داد بشینه و سعی کنه بررسیش کنه…همین

دانش قادر نیست به درونمون راه پیدا کنه…

ما تو دنیای خودمون خداییم

زمیم