رود بی حاصل تو را از چشمه دورت می کند
می برد ، دریاچه ای صعب العبورت می کند
گاه ، تاریکی مطلق برتر از هر نعمتی ست
گاه دل بستن به یک خورشید کورت می کند
یک رفیق لعنتی گاهی زمینت می زند
دست گرم ناشناسی پرغرورت می کند
خودپسندی نسبت معکوس دارد با شعور
خودپسندی هات دارد بی شعورت می کند
بعد از این حتی نشانم را نمی بینی نترس
این جدایی ها تو را کم کم صبورت می کند

محسن نظری