زندگی دنیا چیزی جز بازی و سرگرمی نیست!

شاید به مزاج مون سازگار نباشه


نمیخواهم بمیرم

تا محبت را به انسان ها بیاموزم!


دل بادبادکی ست حصیری

آهی که می‌وزد دل ما را 


خواب دیدم ما را بریدند

و به کارخانه چوب بری بردند


من از روزا بدم میاد

همه خودشونو میزنن به بیداری


درد من ..

درد من زیستن با ماهیانی‌ست که ..


به عزت و شرف لااله‌الا‌الله

گمان مبر که بی تو زنده خواهم……


رعیتم و غم خرج کربلا رفتن

امام زاده آبادی ام جواب نداد!