زندگی بی عشق، اگر باشد، همان جان کندن است

دم به دم جان کندن ای دل کار دشواری است،……


سارق کاردان من! 

این همه را گذاشتی  خواب مرا ربوده……


دلتنگی ات پیچکی شده

طناب دار می‌آویزد!


معنای زنده بودن من، با تو بودن است

آن لحظه اي که بي‌ تو سر آيد مرا……


آی آدمها که بر ساحل نشسته، شاد و خندانید!

یک نفر در آب دارد می سپارد جان


آنجا بدون من چگونه است؟

کاش آنجا بدون من مثل اینجا بدون تو……


دو قدم مانده که پاییز به یغما برود

این همه رنگ قشنگ از کف دنیا برود


بی تو مهتاب شبی باز ..

ولش کن دیگر !!


ای بر پدرت دنیا..

بخشی از دکلمه صحنه از علیرضا……