اینجا تمام حنجره ها لاف می زنند


 

بی عشق هیچ فلسفه ای در جهان نبود
احساس در ” الهه ناز بنان ” نبود

بی شک اگر که خلق نمی شد گناه عشق
دیگر خدا به فکر شب امتحان نبود

بنشین رفیق ! تا که کمی درد دل کنیم
اندازه تو هیچ کسی مهربان نبود

اینجا تمام حنجره ها لاف می زنند

هرگز کسی هرآنچه که می گفت ، آن نبود !

لیلا فقط به خاطر مجنون ستاره شد
زیرا شنیده ایم چنان و چنان نبود !

حتی پرنده از بغل ما نمی گذشت
اغراق شاعرانه اگر بارمان نبود

گشتم ، نبود ، نیست … تو هم بیشتر نگرد !
غیر از خودت که با غزلم همزبان نبود

دیشب دوباره – از تو چه پنهان – دلم گرفت

با اینکه پای هیچ زنی در میان نبود !

👤امید صباغ نو

 

 

 

تیم هنری زمیم