دلبر که جان فرسود از او

اگه دلبرانه نگریست چی؟


سارق کاردان من! 

این همه را گذاشتی  خواب مرا ربوده……


من سراغ هر کسی رفتم دلم را زد شکست

غالبا این لحظه‎ها مادر به دادم……


وز تار امید عمر ما پودی کو

از آمدن و رفتن ما سودی کو


میخواستم پر وا کنی در من

آبی ندیدی آسمـانم را ...


عشق او ما را گرفت از چنگ دیگر دلبران

تن برون بردیم از این میدان ولی جان……


معنای زنده بودن من، با تو بودن است

آن لحظه اي که بي‌ تو سر آيد مرا……


منو ببر اونجایی که همه بی کلاس باشن!

چون وقتی از بالشت زیر سرم مطمئن نیستم……